تعارض منافع در نظام سلامت كشور و راهكارهاي مؤثر براي جلوگيري از آن، زمستان1399
مقدمه و هدف
تعارض منافع در سلامت آفتي است كه از طرق مختلف و اغلب ناآشكار و عمدتاً از طريق صاحبان حرف سلامت جامعه را در معرض خطر قرار ميدهد. راهبردهاي مؤثر براي جلوگيري از تعارض منافع، بايستي قاطع، مستمر، قانونمند، پيشگيرانه، مبتني بر شواهد علمي باشد. هدف اين بيانيه، تشريح تضاد منافع در نظام سلامت كشور و زمينههاي بروز آن و پبشنهاد راهكارها و تدابير پيشگيرانه و بازدارنده از اين آفت در سلامت جامعه و كاهش آسيبهاي آن به حداقل ممكن است.
زمينهها و عوامل بروز تعارض منافع
عموم کنشگران سلامت (حقيقي، حقوقي، اداري، بهداشتي، درماني، آموزشي، تحقيقاتي و ساير موارد) در معرض اين آفت قرار دارند و بعضي از رايجترين زمينههاي آن به اين شرح است:
- غفلت از تقوي و تهذيب نفس و بهكارگيري افراد فاقد اين صفات در مصادر امور سلامت؛
- چند پيشگي و غفلت در سطح تصميمگيران و ترجيح منافع سازماني/تخصصي، بر منافع عمومي سلامت جامعه؛
- غفلت از مسائل زيربنايي سلامت (پيشگيري، بهداشت، ارتقاي سلامت، آموزش بيمار ...) به دليل منافع محدود و فقدان جاذبه رسانهاي؛
- ترجيح منافع فردي و گروهي بر مصالح سلامت جامعه به هر دليل؛
- سوء استفاده از موقعيت و مقام، نياز و اضطرار بيماران، و اعتماد مردم و جامعه؛
- تصميمگيري، با انگيزه منفعتطلبي؛
- تأثيرپذيري از الگوهاي غيرمعتبر؛
- برقراري ارتباط غيرمتعارف و انحرافات اخلاقي ديگر، كه امانتداري و صداقت حرفهاي را مخدوش كند؛
- دو يا چند شغل داشتن كه موجب اختصاص بخشي از اوقات موظف خدمات دولتي در بخش خصوصي شود؛
- اهمال يا سوء مديريت مسئولان در تأمين حقوق و رسيدگي به امور معيشتي كاركنان، خاصه افراد تمام وقت، جوانان و خدمتگزاران در مناطق محروم.
مصاديق تعارض منافع در حوزه سلامت
- داشتن انگيزههاي غيرالهي و غيرمردمي در تصدي مشاغل سلامت،
- هر نوع عدم انجام صحيح و مسئولانه وظايف علمي، حرفهاي، آموزشي، ترويجي و ساير وظايف كه موجب محروميت مردم از ايفاي حقوق سلامت خود شود، در همه سطوح و جميع كنشگران نظام سلامت؛
- تعامل سودجويانه با شركتها و صنايع (اعم از دارويي، غذايي، تجهيزات پزشكي، ساير كالاها و خدمات سلامت و ساير مصاديق مرتبط)؛
- استفاده از تسهيلات با هدف سودجويي و ناديده گرفتن نظام سلامت كشور، مصالح جامعه و منافع مراجعان، در مسؤليتهاي حرفهاي؛
- تسهيم منافع بين ارجاعدهندگان بيمار به ارجاع گيرندگان در مراکز درماني، تشخيصي و دارويي، و ساير مصاديق و موارد سهمخواري؛
- تجويز نابجا و غيرعلمي اقدامات تشخيصي-درماني، به جاي شرح حال دقيق و معاينه كامل و استاندارد؛
- ارجاعات غيرضروري و اقدامات بيمورد، با انگيزه انتفاع؛
- دريافت هر نوع هديه (از شركتها و افراد)، كه شائبه سودجويي و منافع شخصي داشته باشد؛
- دريافت تسهيلات مسافرت علمي يا كمك هزينه تحصيلي، از شركتهاي تجاري، كه شائبه سودجويي وجود داشته باشد؛
- تبليغ نادرست، فريبدهنده و يا گمراهكننده به منظور دريافت انتفاع مادي؛
- پذيرفتن و انجام سخنراني ، فعاليت علمي، طرح تحقيقاتي يا هر نوع فعاليت، بدون تطابق با نيازهاي جامعه، با اهداف سودجويانهيا تبليغاتي؛
- پذيرفتن مسؤليتهاي مديريتي در سلامت بدون داشتن تخصص مرتبط، توانايي و تجربه، با انگيزه منافع شخصي؛
- استفاده از موقعيتها در سلامت به نفع خود، رانتخواري، بهرهبردن ناحق و غيرعادلانه از مزايا؛
- توصيههاي تشخيصي، بهداشتي/پيشگيري، درماني و توانبخشي، با انگيزه منفعتطلبي؛
- ارجاعات به بخش خصوصي به منظور سودجويي؛
- هزينهکرد منابع سلامت در بخشهاي مورد علاقه مديران، بدون توجه به تبعات آن؛
- تغيير در سياستها و برنامههاي جاري و يا تدوين و ابلاغ سياستها و قوانين جديد، در جهت منافع شخصي يا افراد و گروههاي خاص، بدون توجه به تبعات آن بر سلامت اقشار محروم جامعه؛
- دريافت مجوزهاي خاص از بخشهاي مختلف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به نفع شخصي يا افراد و گروههاي خاص در دوران اشتغال در بخشي از نظام سلامت؛
- تدوين، ابلاغ و اجراي برنامههاي حوزههاي مختلف سلامت در راستاي تخصص برخي مديران، بدون توجه به تبعات آن بر سلامت اقشار محروم جامعه.
راهبردهاي مديريت تعارض منافع
الف) پيشگيرانه
- اظهار کردن و شفافسازي ارتباط کارشناسان و مديران شاغل در نظام سلامت با افراد، گروهها و مراکز تشخيصي و درماني و نيز کمپانيها (شركتهاي) سازنده و واردکننده دارو، مواد غذايي، ملزومات و تجهيزات پزشکي؛
- اظهار كردن و بيان روابط مالي پژوهشگران و مديران در انجام مطالعات؛
- آگاهسازي مردم از حقوق و مسئوليتهاي اجتماعي خود و احقاق حق، با ارتقاي فرهنگ و سواد سلامت مردم؛
- تدوين و بهكارگيري کدهاي اخلاقي ناظر بر پيشگيري از تضاد منافع و نظارت بر حسن اجراي آن؛
- نظارت بر منابع سلامت و چگونگي هزينهکرد آن با تأکيد بر اقشار محروم جامعه؛
- نظارت بر چگونگي اعطاي امتيازات و تسهيلات مربوط به نظام سلامت
- آشكارسازي تعارض؛
- آگاهسازي در جهت حساس كردن مردم در زمينه تعارض منافع.
ب) بازدارنده و قانوني
- تدوين، تصويب، ابلاغ و اجراي ضوابط، مقررات، قوانين و كدهاي اخلاقي جامع و بازدارنده، در مورد تعارض منافع، و بهرهبرداري از تجارب مثبت ساير كشورها؛
- فراهم کردن زمينهها و پيگيري اجراي قوانين مرتبط با تضاد منافع و فرهنگسازي براي رعايت كدهاي اخلاقي در تمام سطوح نظام سلامت؛
- اجراي مفاد «ماده ۱۲ كنوانسيون مبارزه با فساد» که جمهوري اسلامي ايران نيز به آن پيوسته، و ساير معاهدات بينالمللي مرتبط.
پ) علمي-ترويجي
- آموزش مديران و کارشناسان نظام سلامت از مصاديق تضاد منافع در ابتداي قبول مسئوليت و ورود به نظام سلامت؛
- ارائه خدمات آموزشي، پژوهشي، بهداشتي، درماني و توانبخشي سلامت مبتني بر اصول و ارزشهاي انساني- اسلاميو نهادينهسازي آن در جامعه، و ساير مفاد مرتبط از سياستهاي كلي سلامت؛
- ترويج تصميمگيري و اقدام مبتني بر يافتههاي متقن و علمي در مراقبتهاي سلامت، آموزش، پژوهش، خدمات، با تدوين استانداردها و راهنماها، و ارزيابي فناوريهاي سلامت؛
- استقرار راهنماهاي درماني در نظام سلامت كشور؛
- التزام به مصوبات كميتههاي اخلاق و كدهاي اخلاق در پژوهش، در عموم پژوهشهاي سلامت؛
- مطالعات ميداني براي شناخت مصاديق تعارض منافع در نظام سلامت.
ت ) مديريتي و نظارتي
- شفافسازي و مستند كردن شيوههاي تصميمگيري در شوراها و نقاط تصميمگيري که محل توزيع منافع هستند؛
- اصلاح و ارتقاي نظام انتخاب، ارزشيابي و تعليم و تربيت استادان و دانشجويان و مديران و ساير كنشگران سلامت، متناسب با ارزشهاي اسلامي، اخلاق پزشکي و آداب حرفهاي؛
- اصلاح نظام پرداخت مبتني بر کيفيت عملکرد، افزايش کارآيي، ايجاد درآمد عادلانه و ترغيب انگيزههاي مثبت ارائهکنندگان؛
- شفافسازي قانونمند درآمدها و هزينهها، در عموم فعاليتها و اقدامات نظام سلامت؛
- مديريت منابع سلامت از طريق نظام بيمه با محوريت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و همکاري ساير مراکز و نهادها و کاستن از پرداختهاي مستقيم مردم تا حد ممکن درمراجعات به مراکز دريافت خدمت؛
- ساماندهي تقاضا و ممانعت از تقاضاي القايي و اجازه تجويز صرفاً براساس نظام سطحبندي و راهنماهاي باليني، طرح ژنريک و نظام دارويي ملي کشور؛
- اصلاح و تکميل نظامهاي پايش، نظارت و ارزيابي براي صيانت قانونمند از حقوق سلامت مردم و بيماران؛
- نظارت بر اجراي قوانين، مقررات و کدهاي اخلاقي در تمام سطوح نظام سلامت؛
- يكسانسازي تعرفهها در بخشهاي دولتي و خصوصي؛
- رصد کلان موضوع تعارض منافع در نظام سلامت.