برشی کوتاه بر ابزارهای جنگ روانی دشمن در سالهای آخر امامت حضرت ثامن الحجج (ع) /فیلم
دوره بیست ساله امامت علی ابن موسی ابن جعفر ع یکی از پیچیده ترین دوران ها از منظر سیاسی و اجتماعی بود ، بهره گیریِ مامون عباسی از ابزار جنگ نرم با تکیه بر شناخت دقیق اش از بافت فرهنگی مردمان زمانه ،در مقابله با امام رضاع ، کار را بر جریان تشکیلاتی شیعه سخت و پیچیده کرده بود، در این دوره "شعرا و ادیبان" به عنوان یکی از ابزارهای اصلی این جنگ اعتقادی توسط دو جبهه حق و باطل جایگاه ویژه ای پیدا کردند ، با این تفاوت که شعرای وابسته به دربار عباسی به شکل بی سابقه ای مورد حمایت مالی قرار میگرفتند و معدود شعرای مبلغِ دستگاه #امامت دچار خطر جانی و تعرض به مال و ناموس.
آنچه تاریخِ سانسور شده برای ما از شعرای اصیل شیعی به جای گذاشته نام هایی نظیر:
دعبل است و در خصوص چند نام دیگر آنقدر دامنه مناقشه بالاست که دست کم صاحب این قلم در جستجوها نتوانست به داوری در خصوص انها برسد .
از آن سو لیست بلندی از شعرای درباری و نظیر جاحظ آمده که علی رغم تبحر بسیار بالایش در شعر و ادبیات عرب ، هم در مناقب اهل بیت ع روایاتی را آورده و هم به طمع پول پاشی های کم نظیر مامون عباسی رساله عباسیه نوشته ، و پیشتر هم در ازاء دریافت مبالغ بالا رساله عثمانیه را کتابت کرده ، رساله هایی که تا چند صد سال مرجع دستگاه تبلیغاتی خلفای وقت و اقناع دستگاه فکری مردم زمانه خود بود ،
داستانهایی زیادی است که مامون برای یک قصیده ده بیتی تا صد هزار طلا پاداش میداد و این سیاست فرهنگی ، حتی برخی از یاران نزدیک ائمه ع را دچار انحراف کرد تا جاییکه وکیل امام موسی ابن جعفر ع در ازاء سی هزار سکه طلا حاضر شد در جمع به امام رضا (ع) توهین کند .
تاریخ نوشته در یک جلسه شعرخوانی ، هارونالرشید عباسی به سه شاعر بابت چند بیت شعر صد هزار سکه طلا صله داد که یکی از آن شعرا فردی به نام
مروان ابن ابی حفصه بود ،فردی شبیه جاهظ که هم در مدح امویان شعر گفت و هم در دستگاه تبلیغات عباسی جایگاه ویژه داشت . شاید حالا بهتر بتوان راز تجلیل و تکریم ويژه اهل بیت ع به ويژه امام رضا ع از شعرایی که بی واهمه در مسیر #تبلیغ تشیع حرکت میکردند را فهمید .
یکی از صحنه های بارز تقابل ابزارهای تبلیغاتی اموی و رضوی صحنه مشهور حضور دعبل خزایی در مجلس مامون است. آنجا که بعد از تمام شدن بساط شعرخوانی و مدح دستگاه عباسی و صله پاشی های زیاد ناگهان ، قصیده معروف دعبل خزایی ، ورق را در مقابل چشم هزاران نفر از مردم تغییر داد -این قطعه تاریخی در سریال ولایت عشق و با صدای زیبای محمد اصفهانی به خوبی به تصویر کشیده شده-
ابن بابویه در روایت این رخداد مینویسد همین که ابیات به اینجا رسید :
خروج امام لا محالة واقع
یقوم علی اسم الله بالبرکات
( آنچه امید می دارم، ظهور امامی است که البته ظهور خواهد کرد و با نام خدا و یاری او و با برکتهای بسیار به امامت قیام خواهد کرد و هر حق و باطلی را تمیز و مردم را به نیک و بد، پاداش و کیفر خواهد داد) ، حضرت رضا ع بسیار گریست ،بعد سر بلند کرد، فرمود:
ای خزاعی! روح القدس، این دو بیت را به زبان تو انداخته است؛ آیا می دانی آن امام کیست؟ گفتم: نه. مولای من جز اینکه شنیده ام امامی از خاندان شما خروج خواهد کرد و دنیا را از فساد، پاک و پر از عدل و داد خواهد نمود. فرمود:
میخواهی در اینجا دو بیت الحاق کنم که قصیده تو تمام شود؟ گفتم: بله ای فرزند رسول خدا. پس حضرت این دو بیت را فرمود:
و قبر بطوس یالها من مصیبه
الحت علی الاحشاء بالزفرات
الی الحشر حتی یبعثالله قائماً
یفرج عنا الغم و الکربات
و بدین نحو حضرت با بصیرتی خاص و تسلط بر ادبیات دو مفهوم مهدویت و شهادت مظلومانه خود را در تاریخ ثبت نمودند ، دعبل پس از این مجلس از مشهد به سمت ایران آمد و پیش از رسیدنش ، این ابیات در شهرهای ایران پیجیده بود ، هر چند زبان تند این شاعر آزاده در نقد و هجو عباسیان آخرالامر با سمی که به او خوراندند بسته شد .
دکتر مجید احمدی - مدیر روابط عمومی و امور بین الملل فرهنگستان علوم پزشکی