نوجوانی که پس از شهادت نیز جانبخش ماند؛ روایتی از معنویت و اهدای ۱۷ عضو شهید امیرمحمد منصوری
شهید امیرمحمد منصوری، متولد ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ در شیراز، از همان کودکی با مسجد، قرآن و فعالیتهای فرهنگی مانوس شد. حضور در کانون ثامنالائمه و کلاسهای قرآنی، پیوند او را با معنویت و مسجد محکمتر کرد و این مسیر او را در نوجوانی به عضویت فعال پایگاههای بسیج رساند.
در دبیرستان رشته هوانوردی را انتخاب کرد و با معدل ۱۹ در مرکز هوانوردی الغدیر سپاه پذیرفته شد. دغدغهاش این بود که در تخصصی رشد کند که کشور را از وابستگی بیگانگان بینیاز سازد. با وجود تلاش تحصیلی، فعالیتهای فرهنگی و حضور در بسیج را کنار نگذاشت. ارادت او به امام حسین(ع) چنان بود که محرمها علاوه بر پول توجیبی خود، از اطرافیان برای هیئت کمک جمع میکرد و شبها تا صبح در تهیه نذری مشارکت داشت.
در حوادث امنیتی سالهای اخیر، با وجود سن کم، در مأموریتهای حساس بسیج حضور فعال داشت و حتی در خنثیسازی یک بمب نیز نقش مؤثر ایفا کرد. با آغاز حمله رژیم صهیونیستی به ایران، در جنگ ۱۲ روزه نیز به سرعت در کنار نیروهای بسیج برای شناسایی ریزپرندههای جاسوسی حاضر شد و چند مورد را شناسایی و منهدم کردند.
شامگاه ۸ تیر ۱۴۰۴، در حالی که ذکر «إنا لله و إنا الیه راجعون» را تکرار میکرد، ساعاتی بعد دوباره برای کمک به مأموریتهای شناسایی از خانه خارج شد. نزدیک ساعت سه بامداد، هنگام مأموریت و زیر پل جوادیه، خودرویی بدون پلاک و با سرعت بسیار بالا به عمد به او زد و فرار کرد. شدت ضربه چنان بود که امیرمحمد در همان ساعات نخست به شهادت رسید.
پس از شهادت روشن شد که این نوجوان ۱۸ ساله با وجود سن کم، روحی بزرگ و بخشنده داشته است. او پیشتر از خانواده خواسته بود برایش کارت اهدای عضو تهیه کنند و دوست داشت حتی پس از مرگ نیز به دیگران کمک کند. خانواده نیز با رضایت قلبی، ۱۷ عضو بدن او را برای نجات جان ۴۰ بیمار اهدا کردند؛ اقدامی که نام امیرمحمد را به عنوان نوجوانی که حتی پس از شهادت نیز «حیاتبخش» بود، ماندگار کرد.
امیرمحمد منصوری نوجوانی بود که ایمان، اخلاص، خدمت و بخشندگی را در کنار هم داشت و شهادتش امتداد همان معنویتی شد که از کودکی در جانش ریشه دوانده بود.




