راهنما
[ → رزمندگان ]
محمد مهدی حسن زاده- مصدوم بمباران شیمیایی عراق با گاز خردل
اشاره
گروه پزشکی در دفاع مقدس، هنگام مراقبت و درمان مجروحان جنگ، متوجه حالات خاص روحی و معنوی آن ها می شد.
قهرمانانی که در فضای پر از درد و نا امیدی و مشاهده مرگ دوستان و احساس نزدیکی خود به مرگ، همچنان بدون استرس و در آرامش بودند.این موارد با توجه به واقعی و خالص بودن،می تواند نقطه شروعی جهت انتقال ارزش های معنوی باشد.
در مجموعه " ارزش های پزشکی و معنوی دفاع مقدس" هر بار به شرح یک مورد پرداخته و لینک مربوط به فضای مجازی جهت مشاهده ویدئو کلیپ مربوطه در اختیار قرار خواهد گرفت.
هر مورد همچون " نشانی" مسیری است که ما را به سمت خداوند متوجه می کند.
مورد 20: راهنما
لینک ویدئو-->: راهنما
مهدی را نخستین بار در بیمارستان لبافی نژاد تهران یک روز پس از حمله شیمیایی عراق دیدم درحالیکه پلکهایش بهشدت متورم شده بود و تنگی نفس داشت. چند روز بعد او را در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان قلب شهید رجایی دیدم درحالیکه بهسختی نفس میکشید و مرتب سرفه میکرد. در آن زمان مهدی 15 سال داشت. او بعدها با ریه شیمیایی خود در چند عملیات شرکت کرد تا سرانجام به شهادت رسید. دوستانش گفتند از 13 سالگی با بزرگ نشان دادن سنش وارد جبهه های نبرد شده و تا 17 سالگی همیشه در جبهه ها حضور داشته است.
بسیار مشتاق بودم در مورد لحظات آخر زندگی مهدی و نحوه شهادتش اطلاعاتی به دست آورم. پس از پیگیری زیاد موفق شدم آقای مصیب دهقانی را پیدا کنم که در آخرین لحظات همراه مهدی بود. ایشان به همایش بچه های تخریب کرمان آمد و شهادت مهدی را برایمان روایت کرد که چگونه در حالیکه با چراغ قوه مسیر را به قایق های رزمندگان نشان می داد به شهادت رسید و امواج اروند پیکرش را با خود به یادگار بردند.