شنبه 1403/01/4 10:46
شماره :
1709
ارزش های پزشکی و معنوی دفاع مقدس

فکر کردم شهید شدم

 [ → کمیته سلامت و دفاع مقدس ]

[ →  رزمندگان    ]

غلامرضا قاسمی - خونریزی داخلی -آسیب کبد- جبهه فاو


اشاره

گروه پزشکی در دفاع مقدس، هنگام مراقبت و درمان مجروحان جنگ، متوجه حالات خاص روحی و معنوی آن ها می شد.

قهرمانانی که در فضای پر از درد و نا امیدی و مشاهده مرگ دوستان و احساس نزدیکی خود به مرگ، همچنان بدون استرس و در آرامش بودند.این موارد با توجه به واقعی و خالص بودن،می تواند نقطه شروعی جهت انتقال ارزش های معنوی باشد.

در مجموعه " ارزش های پزشکی و معنوی دفاع مقدس" هر بار به شرح یک مورد پرداخته و لینک مربوط به فضای مجازی جهت مشاهده ویدئو کلیپ مربوطه در اختیار قرار خواهد گرفت.

هر مورد همچون  " نشانی"  مسیری است که ما را به سمت خداوند متوجه می کند.


مورد 31: فکر کردم شهید شدم

1

2 لینک ویدئو-->: فکر کردم شهید شدم


آقای قاسمی را 20 فروردین 1365در اتاق عمل بیمارستان صحرایی فاطمه زهرا(س) دیدم که خونریزی شدید و سوختگی داشت. ترکشی به قفسه سینه خورده بود که دیافراگم را سوراخ کرده وارد کبد شده بود، کبد را نیز عمیقاً بریده و تقریباً به دو قسمت تقسیم کرده بود و استاد دکتر سید محمدرضا کلانتر معتمدی مشغول جراحی بودند.

قاسمی:

اول فکر کردم شهید شدم، به نظر خودم فکر می‌کردم تکه تکه شدم ولی هنوز حواسم نیست، داشتم اَشهد خودم را میگفتم. فقط پوتین به پایم ماند، همه لباسها حتی لباس‌های زیر، در اثر موج انفجار از تنم کنده شده بود. شعله انفجار صورت و چشمم را سوزاند. در آن موقع احساس تنگی نفس داشتم تا اینکه بی‌هوش شدم . . .

بنرها

 

X